
من همیشه انسان پرمشغله ای بودم و دوست داشتم به دستاوردهای زیادی برسم.
زمانی که فارغ التحصیل شدم تلاش کردم بیشتر از قبل کار کنم. به یک شهر بزرگ تر رفتم تا بتوانم فرصتهای شغلی بیشتر و بهتری داشته باشم.
شبها نیز کار می کردم و برای کسب موفقیت تلاش مینمودم. بعد از مدت کوتاهی این موضوع به یک مشکل واقعی تبدیل شد.
برای دو سال سردرد مستمری داشتم و دوست نداشتم روابطی با دوستان و اعضای خانواده برقرار کنم. زمانی که با همسرم برای شام به بیرون از منزل می رفتیم قادر نبودم ذهنم را از کار خالی کنم.
در این مدت کلا به کار فکر می کردم. در نهایت افراط در کار کردن برای من دردسرساز شد.
از لحاظ فیزیکی بسیار ضعیف شده بودم و نمیتوانستم کارهای روزمره خود را به درستی انجام دهم. به طور مداوم مریض میشدم.
بعد از مدت کوتاهی به این نتیجه رسیدم که کنترل خود را از دست داده ام و نمیتوانم کارم را به درستی انجام دهم.
ایجاد تغییر در زندگی برای من بسیار دشوار بود. اینکار چند ماه طول کشید. در نهایت توانستم تغییرات خوبی در زندگی خود ایجاد کنم و از زمان خود لذت ببرم.
در این مقاله قصد دارم این نکات را در اختیار شما قرار دهم تا بتوانید به کمک آنها کار خود را کمتر کنید و به شادی و لذت بیشتری دست یابید.
-
برنامه و زمانبندی مناسبی برای مراقبت از خود داشته باشید:
برای افرادی که در حال مبارزه با اعتیاد کار هستند هر زمانی که خارج از محدوده کاری سپری میشود میتواند استرس زا و ایجاد کننده اضطراب باشد.
برای من که توانسته ام تغییرات زیادی در زندگی و سبک کاری خود ایجاد کنم نیز این موضوع بسیار دشوار است. هنوز هم نمیتوانم به خوبی استراحت کنم. در چنین شرایطی سعی می کنم به فعالیت هایی همچون اسب سواری تمرکز کنم.
زمانی که در حال اسب سواری هستم اگر به لحظه ای که در آن قرار دارم تمرکز نکنم نمیتوانم از آن لذت ببرم. همین موضوع میتواند خطر اسب سواری را نیز بیشتر کند. من هنوز هم بر روی زمانبندی کار میکنم و به دنبال زمانبندی بهتر و راحت تر هستم.
-
جدا شدن از کار را یاد بگیرید:
شاید بتوان گفت بزرگترین بخش تعامل با دنیای خارج از محیط کار، شرکت کردن در فعالیتهای مختلف و مسئولیت پذیر بودن در موقعیت های دیگر باشد. به همین خاطر من سعی می کنم هر هفته یک ساعت از زمان خود را به فعالیتهای غیر کاری اختصاص دهم و خود را از کار جدا سازم.
زمانی که در حال پیاده روی هستم، وارد کلاس می شوم یا به سایر فعالیتها می پردازم گوشی همراه خود را خاموش می کنم. در چنین شرایطی به کار فکر نمیکنم. هدف من این است که به تدریج به جایی برسم که برای لذت بردن از زندگی به زمانبندی نیاز نداشته باشم.
-
نحوه صحبت کردن با خودتان را تغییر دهید:
برای من سخت ترین بخش فائق آمدن بر اعتیاد به کار، تغییر وابستگی و احساسی بود که نسبت به کارم داشتم.
همانند بیشتر افرادی که در این دنیا زندگی میکنند امور مالی من اجازه نمیدهد به مسافرتهای طولانی مدت بروم یا کار خود را برای مدت زمان طولانی تعطیل نمایم. به همین خاطر یادگیری مدیریت احساسات بسیار مهم و ضروی است.
بزرگترین چالشی که پیش روی من قرار داشت فائق آمدن بر احساس گناهی بود که با تعطیلی کار به سراغم میآمد. برای تمرکز کردن بر روی فعالیتهای دیگری که برای زندگیم مهم بود همیشه دچار مشکل میشدم.
اولین هدف من برای بهبود این شرایط، یادگیری کنار آمدن با این حس گناه بود. سعی کردم در این مسیر از یک فرد متخصص کمک بگیرم. با او در مورد احساسم صحبت کردم به همراه یکدیگر منشا این حس را بررسی کردیم. بعد از مدت کوتاهی توانستم نحوه صحبت کردن با خودم را تغییر دهم.
با اینکه هنوز هم به خودم میگویم که تو تنبل هستی و داری زمان ارزشمند خود را تلف میکنی اما باز هم مقاومت میکنم. شما میتوانید کار کنید و پول بیشتری به دست بیاورید اما به نظرتان احساسی که در درونتان دارید راضی کننده است؟
اجازه دهید در این مسیر شریک زندگیتان نیز به شما کمک کند. اگر زمانی را برای استراحت کنار بگذارید انسان تنبلی نخواهید بود. این استراحت برای ذهن و جسم شما ضروری است.
یکی از مهم ترین مواردی که باید به خاطر داشته باشید این است که استراحت واقعی میتواند خلاقیت و بهره وری شما در محیط کار را بیشتر کند.
-
ازحامیان کمک بگیرید:
یکی از مهم ترین جنبههای اعتیاد به کار این است که شما سخت کار میکنید و به دنبال موفقیتهای بیشتر در حوزه کاری خود هستید. همیشه افرادی وجود دارد که شما را تشویق میکنند بر روی توانایی خود در کار کردنِ بیشتر تمرکز کنید.
اگرچه وجود چنین افرادی مفید است و همیشه تحسین میشود اما آن ها به طور ناخودآگاه اعتیاد شما به کار را بیشتر میکنند و مانع از تغییر عادتهایتان میشوند.
زمانی که تصمیم گرفتم شرایط خود را تغییر دهم، با شریک زندگی و مادرم صحبت کردم و در مورد کارهایی که قصد داشتم انجام دهم با آن ها مشورت کردم. از آنها خواستم به من کمک کنند وقتم را مدیریت کنم و همه زمانم را به کار اختصاص ندهم. آنها نیز در این مسیر به من کمک کردند و حامیان خوبی بودند.
-
مرزهای محکمی ایجاد کنید:
یکی از سخت ترین کارها این است که در این روزها ابزارهای زیادی وجود دارد که به شما کمک می کند از هر موقعیتی به کار کردن بپردازید و از این موضوع به نفع خود استفاده کنید.
یکی از مهم ترین مراحلی که برای ترک اعتیاد به کار باید انجام دهید حذف اکانت ایمیل کاری از روی گوشی همراهتان است.
اگر در دفتر کاریتان نیستید، به بررسی ایمیل و پاسخ دادن به آن فکر نکنید.
همیشه به این فکر می کردم که چه کسی دوست دارد به فردی کار کند که بلافاصله به ایمیل ها و پیام هایش پاسخ نمیدهد؟ اما بعد از مدتی فهمیدم که افراد با چنین شرایطی کنار میآیند و خود را با آن منطبق می سازند.پس جای هیچ نگرانی نیست.
-
نه گفتن را یاد بگیرید:
سال گذشته اگر مشتری پیشنهاد یک پروژه بزرگ را به من میداد با تمام وجود آن را قبول می کردم حتی اگر زمان آزاد و کافی برای انجام آن نداشتم.
گزینههای موجود را بررسی میکردم، ملاقاتها را زمانبندی مینمودم، پروپوزال را مینوشتم و آن را برای کارفرما ارسال میکردم. اما ماه گذشته زمانی که کارمندم از من در مورد بهبود محیط کاری پرسید آن را بر عهده خودشان گذاشتم و در مورد اتفاقاتی که دوست دارند رخ دهد سوال کردم. نتیجه این همه پرسی بسیار جذاب بود.
ایدهها و راه حلهای جذاب و خلاقانه ای از کارمندان شرکتم دریافت کردم که به تنهایی از عهده آن بر نمی آمدم. به جای اینکه کل پروژه را به تنهایی عهده دار شوید بهتر است از انرژی و توانایی سایر افراد کمک بگیرید و وظایف را تقسیم کنید.
البته من هنوز هم با چالشهای زیادی روبرو هستم و برخی از اوقات دوست دارم زمان زیادی برای انجام پروژه اختصاص دهم. اما همیشه به خودم یادآوری میکنم که کار تیمی نتیجه بهتری دارد و استفاده از کارمندان اعتماد به نفسشان را بیشتر میکند.
همچنین بخوانید: بهترین روش برای نه گفتن
منبع : alamto.com